Wednesday, September 30, 2009

مهین عزیز! بمان و برگرد

دارم مصاحبه ای که 12 مهر 1385 با مهین گرجی انجام دادم را گوش می دهم.در یک غروب ماه رمضان ، و اگر اشتباه نکنم در دفتر روزنامه "آینده ورزشی" که مهین دبیر بخش فوتبالش بود، از او درباره تاریخچه ورزش زنان پس از انقلاب می پرسیدم.
وسط مصاحبه صدای اذان می آید و یادم می آید که برای اعضای تحریریه بامیه و چای آوردند و با مهین خوردیم.



اگر "فوتبال به سبک ایرانی" مازیار بهاری را دیده باشید در صحنه ای مهین را پشت در استادیوم فوتبال، آنجایی که از ممنوعیت حضور زنان در استادیوم ها گله می کند دیده اید.
مهین گرجی از باسایقه ترین و حرفه ای ترین روزنامه نگاران ورزشی بود و مطمئنم که می
خواست کار در همین حوزه را ادامه دهد ولی به هزار و یک دلیل که بخشی را در مصاحبه با من گفت از ایران رفت و در چک و
رادیو فردا مشغول به کار شد، کاری که مطمئنم به اندازه خبرنگاری ورزشی ارضایش نمی کرد.

حالا او روی تخت بیمارستان در کماست. دیروز به همراه دو خبرنگار دیگر تصادف شدیدی کردند،متاسفانه رزا آژیری و امیر زمانی فر در دم جان باختند و مهین پس از عمل جراحی به کما رفته است.
امیدوارم مهین زنده و سالم بماند و روزی به ایران برگردد و کار دلخواهش را ادامه دهد.

مصاحبه را، به دلایل مختلف و از جمله به خاطر حرفهای تندی که زده بود، تا موقع حضورش در ایران نمی شد چاپ کرد.قسمتی از حرفهایش را اینجا می آورم:

انقلاب 57 يك انقلاب ايدئولوژيك بود. شما آن پاكسازي دهمه 60 را يادتان است كه حتا الان هم دارد اتفاق مي افتد و دانشجوها را می گیرند. من در نورنبرگ به موزه جنگ رفتم و خيلي جالب بود. ديدم ما خيلي از چيزهامان را پنهان مي‌كنيم و سعي مي كنيم حذف كنيم. آنها دو جنگ جهاني را داشتند كه آلمان به دنيا تحميل كرده بود ولي نه كوره هاي آدم سوزي را حذف كرده بود و نه جنايت هاي هيتلر را. يعني چيزي براي حذف كردن نبود. اين جزو تاريخ اين كشور است. اینها چه چيزي را مي‌خواهند حذف كنند؟ اينكه به خانم ها اجازه ورزش ندادند؟ اينكه خانمي كه شناگر بوده را برايش پرونده اخلاقی ساخته اند؟يك كسي را كه واليباليست بوده را آمده اند حذف كرده اند؟ الان ما آدم هايي را داریم که اصلا نمي‌دانند ورزش چيست و خودشان فقر حركتي دارند و در اين كشور مدير ورزش هستند. مثلا خانم زهرا احمدي پور از حوزه تقسيمات جغرافيايي وزارت كشور آمده و سرپرست ورزش زنان شده. بعد كسي مثل خانم سپنجي كه يكي از موفق ترين مديران زن است بايد در همين حد نگه داشته شود و يك خانم سياسي بيايد و تعيين كننده ورزش شود؟ واقعا چرا؟


من مي‌خواهم يك چيزي بگويم كه اگر نگويم در دل ام مي‌ماند. در همين سه رشته اي كه در اسلام تاكيد شده كه به جوانان ياد بدهيد ما چه كار كرده ايم؟ اصلا چه در خانم ها و چه در آقايان ببينيد ايران كجاست؟ يعني امريكايي كه یک ورزشکارش مي‌آيد در المپيك، به تنهايي 9 مدال مي برد از ما هم مسلمان تر است؟ مي‌خواهم بگويم اينها همه برداشتهاي سطحي از اسلام را آورده اند و با اين ديد ها حكومت مي‌كنند. خيانتي كه اينها به ورزش ايران كردند مغول به فرهنگ ايران نكرده است. چون مغول وقتي به ايران حمله كرد تحت تاثير فرهنگ ايران قرار گرفت و در فرهنگ ايران حل شد. ولي اينها ورزش اين كشور را با اين كارشان نابود كردند. مثلا مسابقه دوی صحرانوردی قهرمانی آسیا بوده، کمیته فنی تصویب کرده خانمها هم بروند بعد تماس گرفتند گفتند کنسل شده. مسابقات براي زنان هم هست براي مردان هم هست كه پارسال رفتند و مقام چهارم را آوردند و حالا امسال گفتند كه زنان نروند. تصويب كردند در جلسه كميته فني. يعني همه چيز شعار سياسي است. زن براي اينها چه اهميتي دارد؟

4 comments:

  1. سلام حالا خوبه یک زن را مدیر ورزش بانوان کردند مگر نه همان سرگرد نیروی انتظامی را برای جلوگیری از اختلاط( مبحث مورد علاقه آقایون اسلام گرا )به این سمت انتخاب می کردند.

    ReplyDelete
  2. salam..azizam..dost darii bia pish man..

    ReplyDelete
  3. سلام. خوشحالم که وبلاگ جدیدتون رو پیدا کردم. و البته خیلی اتفاقی، از آمار موتیگو، فهرست سکسوالیته.
    نوشته هاتون رو دوست دارم، درد و خشم عمیقتون رو با همه ی وجودم احساس و درک میکنم.
    نسرین خانوم من هم یه وبلاگ دارم با موضوع" جنسیت، هنر، اجتماع". خوشحال میشم اگه وقت کنین، سر بزنین و راهنمایی کنین.

    کامیاب و شادکام باشید

    ReplyDelete
  4. خبر تکان دهنده ای بود . یکی از دوستانم میگفت که با صدای امیر زمانی خو گرفته بود .

    ReplyDelete