Saturday, March 20, 2010

مهم فاتحه ای نبود که ما نخواندیم، مهم نگاه ما بود که آنها خواندند

فکر می کنید اصلن مهم بود که کسانی که پرسان پرسان دنبال قبر ندا می گشتند آن را پیدا نمی کردند؟ یا پیدا می کردند و جرات نمی کردند نزدیک بشوند؟ به نظر من اصلن مهم نبود؛
مهم نگاههای پر از نفرت و تحقیری بود که مردم به همه آن اوباش به خصوص آن سه لندهور عوضی می انداختند که تن لششان را انداخته بودند روی قبر،
مهم ترس و حقارتی بود که در چشمان آن سه تا بود که به هم چسبیده بودند از ترسشان؛ با اینکه صد تا اوباش مثل خودشان مواظبشان بودند و باز هم مثل ...می ترسیدند.
مهم این بود که قطعه ای که چندان هم جدید نیست از همه قطعه ها ی بهشت زهرا شلوغ تر بود و همه با چشمان جستجوگر روی سنگ قبرها را می خواندند، گیریم که به ندا و سهراب و بقیه شهدای آزادی نمی رسیدند ولی ماموران آن حوالی نگاه این مردم را می دیدند و می خواندند و بر خود می لرزیدند.

چند عکس از مزار شهدای راه آزادی، در پنج شنبه آخر سال

تصویر مزار یکی از شهدا

مزار اشکان سهرابی

مزار بهزاد مهاجر و شمع سبز و سبزه ای که بر مزارش گذاشتیم که سال نو را جشن بگیرد.

1 comment:

  1. راهت را ادامه خواهیم داد ای شهید

    ReplyDelete