Saturday, January 23, 2010

راه حل پنج ماده ای زنان، فرصتی که سوزانده شد

به عنوان کسی که بیانیه پنج ماده ای زنان را در وبلاگ خودم منتشرو از این حرکت استقبال کردم، فکر می کنم باید انتقادهای خودم و انتقادهای دیگری که به آن وارد شده ( از جمله در کامنت های همین وبلاگ و لینک آن در بالاترین) را مطرح کنم.

بزرگترین ایرادی که به این بیانیه وارد است تکروی آن و بی توجهی به نظر بسیاری از فعالان حقوق زنان است. معمولن بیانیه های جنبش زنان به این شکل نوشته می شود که فرد یا افرادی پیش نویس بیانیه را می نویسند ، این پیش نویس در گروه بزرگی مطرح و بررسی می شود و نظرات مختلف تا حد امکان اعمال می شود و با بحث های اقناعی یا بر اساس رای اکثریت به توافق می رسیم. بعد از آن برای امضا به گروه های مختلف فرستاده می شود و پس از جمع آوری امضاها منتشر می شود.

اما این بیانیه ناگهان در وب سایت شبکه سراسری همکاری زنان ایرانی منتشر شد با تعداد اندکی امضا که همگی خارج از کشور بودند ؛ و تازه پس از آن شروع به جمع آوری امضا از دیگران کردند؛ شاید در حالت خوشبینانه به خاطر تعجیل در انتشار و در حالت بدبینانه به این دلیل که فعالان زنان را در مقابل عمل انجام شده قرار دهند که همینطور هم شد و بسیاری از امضاها به خاطر حفظ همبستگی و جلوگیری از تفرقه در بین فعالان حقوق زنان داده شد.

و اما ایراداتی که به محتوای این بیانیه وارد است واکنشی بودن و نداشتن انسجام است. بیانیه ای که، به تبعیت از بیانیه موسوی ، "راه حل پنج ماده ای ما زنان برای برون رفت از بحران" نام گرفته است، در میانه راه تغییر جهت می دهد به سوی " مهمترین خواسته هایمان به طور خلاصه و بدون ترتیب اولویت ها" و سپس این "مطالبات زنان"یک تغییر جهت دیگر می دهد و تبدیل می شود به دادگاه انقلاب که بعد از تغییر حکومت یا انقلاب تشکیل می شوند یا رسیدگی به جنایات جنگی و خواستار"4- جدایی دین از دولت 5- محاکمه کلیه دست اندرکاران، عاملان و آمران جنایات سه دهه گذشته" می شود. کدام گذشته؟ این گذشته که هنوز ادامه دارد! چرا در چنین موقعیتی باید به جنایات سی سال گذشته رسیدگی شود؟

اشاره آغاز این بیانیه بسیار درست و بجا بود که از فردای انتخابات و وقتی که آقایان از مرحله نیاز به رای عبور کردند و نیاز به حمایت حداکثری کسانی داشتند که با دعوای ناموسی موسوی و احمدی نژاد غیرتی شوند و با بازداشت زنان و احتمال آزار جنسی آنها حس ناموس پرستی شان غلیان کند؛ ترجیح دادند دیگر صحبتی از زنان و مطالباتشان به میان نیاید تا ارزش های این مدافعان سبز جریحه دار نشود. اینجا بود که حتا یک کلمه درباره خواسته های نیمی از جمعیت ایران در بیانیه موسوی و کروبی نبود و کسی هم به روی خودش نیاورد که چندزنی و گرفتن اندک حق زنان به شکل مهریه در مجلس تصویب شد و رفت.

با این شرایط جای یک بیانیه منسجم و تحلیلی از سوی زنان بسیار خالی بود ولی متاسفانه تکروی بعضی از دوستان و بی نیاز دیدن خود از نظر و مشورت دیگران باعث از دست رفتن این فرصت شد. امیدوارم بار دیگر شاهد چنین حرکات شتابزده و ناپخته ای نباشیم تا فرصت های اندک را صرف جلو رفتن کنیم نه نقد پشت سر.

پ.ن. و البته بحث حجاب اجباری هم از نقاط مثبت آن بود که علت ذوق زدگی اولیه من هم بود و باعث شد نقاظ ضعف آن به چشمم نیاید.

2 comments:

  1. خانم گرامی، فرق موسوی با بقیه توی یک نکته ساده است
    موسوی حداقل هایی مطرح کرد که همه قبول داشته باشند
    اما سایر بیانیه تقریبا همه حداکثری بودند و تمام سعی نویسندگان آنها بر این بوده که هیچ نکته ای از قلم نیفتد!
    موسوی به جای هیچ کس تصمیم نگرفت، اگر مردم آزاد باشند برای این موارد هم تصمیم می گیرند

    ReplyDelete
  2. mersi, good critique. dar zemn az ghole kolle jonbesh sohbat karde boodand ke oon ham dorost nabood.

    ReplyDelete