مطلب زیر را یکی از دوستان که در زمینه حجاب، مطالعه کرده و جلسات بحثی در یکی از دانشگاههای جنوب کشور راه انداخته برایم فرستاد. می گفت همیشه نظراتش را درباره حجاب به عنوان یک مرد با مردان دیگر در میان می گذارد و بحث می کند ولی به علت جو آن شهر با زن ها صحبت نکرده است.
امیدوارم وبلاگ من جایی باشد که افرادی مثل ایشان بتوانند نظراتشان را منتشر کنند و بازخورد بگیرند. این نظرات (از هر گروه و هر نظری ) بدون سانسور منتشر خواهد شد.
فدای آن سر و آن سینه ی باز که هم عصمت در او جمع است و هم ناز*
درباره ی تعریف تابوی پوشش برای ایران
احمد. ش
رضا شاه آمد تا به ضرب دگنک و کشیدن چادر ها از سر زن ها کشف حجاب کند وبه حساب خودش مردم را متجدد کند. انقلاب 57 هم با جمهوری اسلامی آمد وخواست تا با ضربه های باتوم و گشت ارشاد مردم را زورِ به معروف کند! اما یک ضرب المثل نمی دانم کجایی می گوید: "اگر برای خودت لباس ندوزی برایت لباسی خواهند دوخت" و اتفاقا اینجا هم مساله همین است: مساله تابوی عریانی.
تابو در پوشش یعنی حداقل پوشش و وضعیت پوشیدن آن به نوعی که جامعه کمتراز آن را تاب نیاورد. ما برای خودمان در ایران باید یک تابوی شفاف تعریف کنیم. تابویی که کمتر از آن را جرم بدانیم. البته اگر جمهوریت را قبول داریم این تابو باید با نظر مردم تعریف شود نه با نظر فقه و امثال آن. واگر اسلامیت را، آنوقت باید دانست که باز هم تابوی مورد نظر اسلام در فقه ایرانی و برای سال 88 دقیقا چیست؟ اگر چادر و امثال آن است باید دید چقدر
از مردم می خواهند همین پوشش، پوششِ حداقلی ما یا تابوی پوششی ما در کشور ایران باشد؟ و اگر درصد زیادی از مردم نمی خواهند که مثلا برای نپوشیدن مانتو مجازات شوند، آنوقت باید بیاندیشیم که آیا جمهویت با اسلامیت تضاد دارد یا ندارد؟ و اگر دارد کدام را اولویت دهیم.
در اینجا باید خیلی شفاف صحبت کنیم، مثلا بگوییم به نظر من اگر خانوم ها با عریانی ای در حد زانو به پایین و با سینه ها و بازو های پوشیده بیایند درملا عام من با دیدن آن ها ناراحت نمی شوم و این را رای و نظر خود بدانیم.
نه اینکه با گفتن کلمات ایدآلیستی و غیر شفاف و مذهبی (آنچه که امروز درجامعه مرسوم است) بگوییم مثلا در حدی باشد که جنس مخالف تحریک نشود! چون نه شما می توانید جای همه ی جنس های مخالف صحبت کنید نه حد مشخصی از پوشش در این تعریف مشخص شده است، پس شفاف نیست
* شعر چادر از ایرج میرزا
امیدوارم وبلاگ من جایی باشد که افرادی مثل ایشان بتوانند نظراتشان را منتشر کنند و بازخورد بگیرند. این نظرات (از هر گروه و هر نظری ) بدون سانسور منتشر خواهد شد.
فدای آن سر و آن سینه ی باز که هم عصمت در او جمع است و هم ناز*
درباره ی تعریف تابوی پوشش برای ایران
احمد. ش
رضا شاه آمد تا به ضرب دگنک و کشیدن چادر ها از سر زن ها کشف حجاب کند وبه حساب خودش مردم را متجدد کند. انقلاب 57 هم با جمهوری اسلامی آمد وخواست تا با ضربه های باتوم و گشت ارشاد مردم را زورِ به معروف کند! اما یک ضرب المثل نمی دانم کجایی می گوید: "اگر برای خودت لباس ندوزی برایت لباسی خواهند دوخت" و اتفاقا اینجا هم مساله همین است: مساله تابوی عریانی.
تابو در پوشش یعنی حداقل پوشش و وضعیت پوشیدن آن به نوعی که جامعه کمتراز آن را تاب نیاورد. ما برای خودمان در ایران باید یک تابوی شفاف تعریف کنیم. تابویی که کمتر از آن را جرم بدانیم. البته اگر جمهوریت را قبول داریم این تابو باید با نظر مردم تعریف شود نه با نظر فقه و امثال آن. واگر اسلامیت را، آنوقت باید دانست که باز هم تابوی مورد نظر اسلام در فقه ایرانی و برای سال 88 دقیقا چیست؟ اگر چادر و امثال آن است باید دید چقدر
از مردم می خواهند همین پوشش، پوششِ حداقلی ما یا تابوی پوششی ما در کشور ایران باشد؟ و اگر درصد زیادی از مردم نمی خواهند که مثلا برای نپوشیدن مانتو مجازات شوند، آنوقت باید بیاندیشیم که آیا جمهویت با اسلامیت تضاد دارد یا ندارد؟ و اگر دارد کدام را اولویت دهیم.
در اینجا باید خیلی شفاف صحبت کنیم، مثلا بگوییم به نظر من اگر خانوم ها با عریانی ای در حد زانو به پایین و با سینه ها و بازو های پوشیده بیایند درملا عام من با دیدن آن ها ناراحت نمی شوم و این را رای و نظر خود بدانیم.
نه اینکه با گفتن کلمات ایدآلیستی و غیر شفاف و مذهبی (آنچه که امروز درجامعه مرسوم است) بگوییم مثلا در حدی باشد که جنس مخالف تحریک نشود! چون نه شما می توانید جای همه ی جنس های مخالف صحبت کنید نه حد مشخصی از پوشش در این تعریف مشخص شده است، پس شفاف نیست
* شعر چادر از ایرج میرزا
وبلاگت فی. لتر شده.
ReplyDelete