Thursday, November 4, 2010

پیشنهادی برای هفته ازدواج برابر

هفته آینده را "هفته ازدواج" نامگذاری کرده اند. ازدواج موفق و شاد جزو آرزوهای اکثر جوانان ایرانی است،از دختر و پسر. اما این زوج های عاشق ؛ با هزار امید و آرزو برای آینده ای بهتر و دوشادوش هم، پای قراردادی را امضا می کنند که کمتر نشانی از برابری و مشارکت و عشق در آن است. قراردادی که دست کم نیمی از حقوق انسانی و شهروندی یک طرف قرارداد از او گرفته می شود و به زورِ قانون به دیگری داده می شود و هیچ یک از دو طرف هم نمی توانند قاعده را بر هم بزنند چون "ازدواج" در قانون ما در زمره "معاملات" است و خرید و فروش: نفقه می گیری پس باید تمکین کنی و هر زمان همسرت تمایل داشت و تو نداشتی باید به خواست او تن بدهی، حق حبس* داری، پس تا مهریه ات را نگرفته ای می توانی با همسرت هم بستر نشوی، ریاست خانواده بر عهده توست پس تمام مال و اموال هم به نام توست و در ید اختیار تو؛ اجرت المثل می گیری، پس بی اجازه هم از خانه خارج نمی شوی. بله را از تو می گیرند ولی برای طلاق از تو بله نمی خواهند و خیلی لطف کنند مهرت را کف دستت می گذارند و راهی ات می کنند؛ با اراده و میل خود پای عقدنامه را امضا می کنی اما برای فسخ آن امضایت پشیزی ارزش ندارد، کسی حرفت را نمی شنود و پاسخت این است "نفقه ات را که می دهد پس برو زندگی کن" اگر با هزار مصیبت و گذشتن از همه حق و حقوق، خودت را هم برهانی فرزندانت را نمی توانی، ولایت قهری آنها با پدر و جد پدری است؛ وقتی بعد از چهل سال زندگی و آجر بر آجر گذاشتن صاحب خانه و زندگی می شوی، اگر بیوه و سیاهپوش شوهر شوی یک هشتم از نتیجه زحمتهای کل عمرت را با منت به تو می دهند و روانه ات می کنند.

جای شکرش باقی است که فرهنگ عمومی جامعه گاهی پیشرفته تر از این قوانین است و به ویژه زوج های جوان این مسائل را حتا به مخیله خود هم راه نمی دهند. اما کیست که نداند همیشه وقتی قانونی راه را برای ظلم و ستم باز می گذارد، و چه بسا تشویق می کند، افرادی هم یافت می شوند که از آن بهره ببرند و یکه تازی کنند.

هفته ازدواج چه سببی برای جشن و خوشحالی دارد وقتی حجم عظیمی از این ازدواج ها به دلیل قوانین و فرهنگ غلطی که مدام تکثیر و منتشر می شود به سرعت با شکست مواجه می شوند و طلاق های خاموش و واقعی را در پی دارد؟ روز بدون طلاق آرزوی شماست در حالی که تا قوانین خانواده برابر و عادلانه نباشد هر ازدواجی مصداق اولین خشت کج است که نتیجه ای جز ویرانی دیر یا زود دیوار کج ندارد.

جوانان آزادی خواه و برابری طلب ایران، پیش از آنکه برابری و آزادی را از حکومت خواستار باشند باید در زندگی فردی خود و در اجتماع اولیه ای که در آن زندگی می کنند یعنی خانواده دموکراسی و برابری را برقرار کنند و این مجموع خانواده های برابر و آزاد ، بی شک کشوری آزاد را در پی خواهد داشت.

پیشنهاد می کنم به جای "هفته ازدواج" ، "هفته ازدواج برابر" را جشن بگیریم و به امید قوانین برابر برای نهاد خانواده ، حقوق دریغ شده زنان را با مراجعه به دفاتر ثبت اسناد رسمی و به وسیله تنظیم وکالتنامه طلاق و ... لااقل به صورت موردی احیا کنیم. به امید روزی که ایران دیگر جزو معدود کشورهایی نباشد که زن در آن از حق ابتدایی انسانی خود یعنی اراده آزاد در خروج از رابطه زوجیت محروم است و قدرتی ناچیز در خانواده دارد.

تا این لحظه چند زوج اعلام آمادگی کرده اند تا در هفته آینده ( اکثرن روز دوشنبه که روز بدون طلاق نامگذاری شده) با مراجعه به دفترخانه های ثبت اسناد رسمی حق طلاق و دیگر بندهای ازدواج برابر را ثبت کنند. شما هم می توانید با لینک به این مطلب یا نوشتن مطلب دیگری به قلم خودتان دیگران را به این کار تشویق کنید.

این کار زمان زیادی از زوج های عزیز نمی گیرد. متن حقوقی آن مشخص و معلوم است و فقط نیاز به وارد کردن نام زوجین و آدرس آنها دارد. شما با کارت ملی و شناسنامه و البته عقدنامه، به دفترخانه مراجعه می کنید و پای چند برگه را امضا می کنید. حدود یک ساعت وقت می گیرد. یک فعالیت مدنی آسان، بی هزینه(البته به جز اندکی هزینه ریالی)، قانونی و مشروع برای احقاق حقوق انسانی و شهروندی نیمی از جامعه!

توضیح: تمام دفاتر ثبت اسناد رسمی موطف و مکلف به ثبت این سند هستند و امتناع از آن تخلف محسوب می شود و موجب پیگرد قانونی است، اما برای جلوگیری از اتلاف وقت و انجام سریعتر کار به آدرس هایی که در بخش دفترخانه های سایت هم سری معرفی و پیشنهاد شده مراجعه نمایید.

پ.ن. دوستان خارج کشور هم می توانند به سفارتخانه های ایران مراجعه کنند و برای تنظیم این وکالتنامه تقاضا بدهند.کار شما خیلی معنا خواهد داشت، به خصوص اگر در کشوری آزاد باشید که قوانین خانواده متضمن برابری زن و مرد است. خیلی دوست دارم تجربه کسانی که این کار را می کنند بشنوم.


پ.پ.ن. دوستانی که درباره متن این شروط پرسیده بودند به سایت هم سری و مطلب شروط ضمن عقد به زبان ساده مراجعه کنند.و این هم نمونه واقعی از این سند که در سایت هم سری منتشر شده است.

اگر مایل به این کار بودید لطفن ای میل بزنید تا ببشتر راهنمایی شوید.


*حق حبس حقی است که به موجب آن زن می تواند تا زمانی که همسرش مهریه او را پرداخت نکرده از نزدیکی با او خودداری کند و ناشزه هم شناخته نشود و شوهر همچنان موظف به پرداخت نفقه خواهد بود.

9 comments:

  1. فکر می کنم از دلیل نامگاری این مناسبت مطلع نباشی.
    روز ازدواج چند سالیه که در تقویم حکومتی جمهوری اسلامی گنجانده شده و مثل بسیاری از روزهای حکومتی یه روز من درآوردیه.
    این روز مصادف با یکم ذی الحجه سالروز ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه است.
    این حرفی هم که در مورد روز بدون طلاق گفتن بیشتر شبیه یه جوکه.
    البته شاید دولت (قوه قضاییه) به دفترخانه ها بخشنامه کنه در اون روز هیچ طلاقی را ثبت نکنن، که خب با فرض انجام این کار بی معنی، روز بعد تعداد طلاقهای ثبت شده دو برابر خواهد بود.
    - - -
    اما در مورد این پیشنهاد، فکر می کنم اگر یک سایت مخصوص برای آن ایجاد می شد و فرم آماده قابل پرینت آن (با ساختار حقوقی رایج در دفترخانه های ثبت) در سایت قرار می گرفت تاثیر بیشتری داشت.

    ReplyDelete
  2. این متن حقوقی رو که گفتین معلوم و مشخص هست از کجا میشه تهیه کرد ؟ به غیر از دفترخانه ها البته.

    ReplyDelete
  3. دوست عزیز ناشناس درباره علت نامگذاری میدونستم و با حرف شما درباره دوبیرابر شدن طلاق در روز بعد موافقم. اینها خیلی آی کیو دارند آخه. دومن همچین سایتی ایجاد شده و ادرسش اینه
    hamsari.org
    و نازنین جان متن حقوقی و آدرس دفترخانه در سایت هم سری هست و الان هم به صورت هایپرلینک در متن بهش لینک دادم.
    اگر مشکلی داشتید به من ای میل بزنید.
    nasrinafzali@gmail.com

    ReplyDelete
  4. صفحه ای که درباره شروط ضمن عقد معرفی کردید را دیدم و در فایل نمونه هم 8 شرط ذکر شده بود.
    - فقط یک نقطه مبهم وجود دارد در مورد مهریه، که آیا با بند تقسیم مساوی اموال کسب شده پس از ازدواج، خودبخود لغو می شود و یا نیاز به درج صریح آن است. (و همینطور پرداخت الزامی نفقه به زوجه که در مورد سرنوشت آن توضیحی داده نشده )
    - و دوم حضانت فرزندان، که بطور مطلق به مادر سپرده می شود. در حالی که روش عادلانه این است که این امر از طریق مراجع کارشناسی رسمی تعیین شود.
    در نهایت نظر من این است که برای رعایت برابری، حقوق و اختیارات زوج و زوجه باید در همه موارد یکسان باشد و هیچ امتیازی به نفع یکی از طرفین وجود نداشته باشد.

    ReplyDelete
  5. در مورد نسبت مهریه و تنصیف اموال از این جهت ابهام وجود دارد که موارد مالی دیگر نیز نقش مهمی در این بین دارند. مثلن میزان جهیزیه ای که زن آورده و بحث ارث زوجین از یکدیگر. در صورت فوت زوج فقط یک هشتم به زن ارث میرسد در حالی که با فوت زن یک چهارم به مرد ارث میرسد. حال با توجه به اینکه اکثر ازدواج ها تا مرگ دوام دارند و احتمال طلاق کمتر است نتیجه این می شود که آن تنصیف اموال هیچ گاه صورت نمی گیرد (چون طلاقی صورت نمی گیرد) و پس از فوت همسر و سهم ناچیزی که به زن می رسد تنها حمایت مالی که زن خواهد داشت مهریه است. بنابراین نمی توان از مهریه در مقابل تنصیف اموال گذشت. ولی میتوان اینگونه شرط کرد که اگر تمام املاک و مستغلات از ابتدا بالمناصفه بین زوجین تقسیم شوند مهریه بذل شود (بخشیده شود). در مورد حضانت هم سه حالت مختلف وجود دارد: با توافق والدین، اولویت با مادر، مطلقن با مادر.
    ولی حتا در صورتی که حضانت کاملن با مادر هم باشد باز قدرت پدر برتری دارد و حق حضانت ارزش ناچیزی در مقابل ولایت مطلق پدر دارد. که به هیچ عنوان قابل توافق و تراضی بین والدین نیست و به طور مطلق با پدر و سپس جد پدری است و مادر حتا حق ندارد برایش حساب باز کند یا گذرنامه بگیرد.
    این پیشنهاد شما که همه حقوق بین زن و مرد یکی باشد بسیار عالی است ولی در شرایط کنونی امکان ندارد چون بعضی از حقوق و تکالیف زن یا مرد را با هیچ شرط و شروطی نمی توان از آنها گرفت و بخشید

    ReplyDelete
  6. در مورد نفقه هم باز نیاز به شرط جداگانه است ولی طبق قانون نفقه وظیفه مرد است و تمکین وظیفه زن. حال اگر زنی نفقه نخواهد دیگر تمکین بر عهده اش نخواهد بود (نمی دانم میشود چنین شرطی کرد یا نه. باید سوال کنم)اگر تمکین به عهده زن نباشد باید تک تک در شرط درج شود که شوهر در خروج از کشور، اشتغال و تحصیل و .. به زن وکالت دهد.
    اگر زن کارهای خانه را انجام دهد هم اجرت المثل به او تعلق میگیرد که باز هم میتواند شرط کند که اجرت بگیرد یا انجام ندهد و کارگر بگیرد.

    ReplyDelete
  7. فکر نمی کنم پیش کشیدن موضوع میزان ارث زوجه و یا موضوع جهیزیه، توجیه و دلیل منطقی ای برای حفظ مهریه باشد.
    طبق متن شروط ضمن عقدی که لینک شده، تقسیم مساوی اموال مربوط به اموال کسب شده پس از ازدواج است و طبیعتا به نوعی جهیزیه جزو اموال تقسیمی قرار نمی گیرد (در صورت نیاز می تواند بعنوان یک بند در همان بخش تقسیم اموال گنجانده شود)
    در مورد ارث، هم که اینطور که گفتید، با فوت زوج 1/8 به زن و با فوت زوجه 1/4 به مرد می رسد که اگر مشکل 1/8 اضافه تعلق گرفته به مرد است، می تواند بعنوان بندی جداگانه به بخش تقسیم اموال افزوده شود. (با تعیین میزان ارث برابر)
    اگر قرار باشد هدف دریافت امتیاز از طرف دیگر باشد و ازدواج را طوری نشان داد که انگار این مرد است که با دادن امتیاز مالی، آزادی و اختیار زن را می گیرد و زن باید در برابر هر چیزی توقع پول داشته باشد، پس مرد هم می تواند به همان میزان در برابر پول توقع داشته باشد.
    در این صورت اصلا چرا یک مرد و زن به صورت آگاهانه تصمیم به ازدواج می گیرند و تبدیل به زوج و زوجه می شوند.
    بحث نفقه را با فرض اینکه در برابر تمکین قرار داده شده می توان پذیرفت، ولی با این حساب باز هم این مسائل اقتصادی است که در رابطه همسری نقش اصلی و تعیین کننده خود را نشان می دهد.
    منظور من از رعایت عدالت و حقوق یکسان، مدلی است که امروزه در اکثر کشورهای غربی اجرا می شود و مسلما در این مدل مهریه جایی ندارد. (در مورد نفقه هم فکر نمی کنم به صورتی باشد که در ایران اجرا می شود)

    ReplyDelete
  8. بحث جهیزیه ربطی به تقسیم اموال نداره. از این جهت گفتم که یک آوذرده است و یک سرمایه اولیه برای زندگی که جایی محاسبه نمیشه و طبق عرف "وظیفه" زن است . این جهیزیه بعد از یک سال استفاده ارزشش نصف و بعد از مدت بیشتی کلن بی ارزش و غیرقابل تبدیبل به وجه نقد میشه و بنابراین هیچ سرمایه ای برای زن محسوب نمیشه. طبق همون عرف، وقتب خانواده زن برای او جهیزیه تهیه می کنند (که به زطور متوسط در ایبران در حال حاصر حجدود 10 میلیون تومان است) انتظار دارند سرمایه ای به نام مهریه برای زن تضمین شود.
    حالا این فقط بحث مالی بود. بخش اصلی صحبتی که درباره خانواده میشود باید بحث ""قدرت"" باشد و قوانینی که مستقیم و غیرمستقیم قدرت بسیار زیادی به مرد میدهد. اگر بخواهم همه آنها را اینجا بیارم نصف قانون مدنی و قانون جزا را باید بنویسم.
    شما مهریه و هر بحث دیگری را باید در یک پکیج ببینید و کاملن مثل طروف مرتبطه ارتباط انها را بسنجید. مثلن اگر این امکان وجود داشت که زن خیالش بابت حضانت فرزندانش راحت باشد وضعیت مهریه کاملن متفاوت بود. یعنی زن از آن به عنوان ابزاری برای گرفتن حضانت استفاده نمی کرد. اگر زن حق طلاق داشت باز احتمال گرفتن مهریه بسیار پایین میامد. حالا شما چطور میخواهی یک وزنه روی یک مفه ترازو بگذاری و انتظار نداشته باشی کفه دیگر بالا برود؟ اشتباه کسانی که به مهریه ایراد میگیرند اینه که فقط و فقط نظر منفی نسبت به مهریه دارند ولی از آن طرف هیچ پیشنهادی ندارند که حقوق زن چگونه تضمین شود؟ چطوری یک زن وارد رالطه ای بشه که همه ابزارها ازش گرفته شده؟ هیچ عقل سلیمی قبول نمی کنه و اگه زنان قدیم قبول میکردند بی قدرتی و ضعف اونا بوده و البته اعتماد بیشتری که قبلن در ر الطه ها بود و حمایت بیشتر خانواده ها. ولی الان زنها این قدرت را دارند که بعد از مساوی تر کردن ترازوی قدرت در خانواده وارد اون بشن و روی زندگیشون قمار نکنند.

    ReplyDelete
  9. در نهایت به این نتیجه می رسیم که برابری و هم سری واقعی حقوق زن و مرد در مراحل مختلف زندگی مشترک، نه تنها هیچگاه تحقق نخواهد یافت بلکه تحقق نسبی آن هم دور از واقع می نماید.
    چرا که در امر ازدواج، یک دیدگاه پیش فرض پذیرفته شده از طرف عرف و جامعه وجود دارد که اساس انتظارات و نگرش زن نسبت به مرد و مرد نسبت به زن را تشکیل می دهد و بر این اساس هر طرف برای خود حقوق پیش فرضی را قائل است که معمولا به سختی حاضر است از آن عقب نشینی کند. (چه زن و چه مرد)
    با تکیه بر این دیدگاه، هیچ طرفی حاضر نخواهد شد به ازدواج به عنوان تصمیمی اختیاری و انتخابی برای تشکیل زندگی مشترک در شرایط برابر نگاه کند و انتظارات پیش فرضانه را نادیده بگیرد.
    به عبارتی تلاش هر طرف، در جهت کسب امتیازات و حقوق بیشتر نسبت به طرف مقابل و همزمان کاهش امتیازات و حقوق طرف مقابل است؛ اگر چه امروز به دلیل تحمیل مصنوعی از طرف حکومت اسلامی (و نه جامعه یا عرف) ، تحت نام قوانین اسلامی، به مرد امتیازات و اختیارات بیشتری نسبت به زن داده شده است.

    ReplyDelete