Monday, August 29, 2011

مهاجر 39 ساله

39 ساله است. لحن صدایش از پشت تلفن  داد می زند که اعصاب ندارد. با خودم فکر می کنم تحمل هم خانه بی اعصاب را ندارم. وقتی برای دیدن خانهآمد به علتش (احتمالن یکی از علت هایش) پی بردم.
 دوازده سال با مدرک فوق لیسانس در وزارت بازرگانی کار کرده ولی برای پستی که صلاحیت او بیشتر از همه بوده یک مرد را که سابقه بسیار کمتری از او داشته انتخاب کرده اند و این خانم هم باید زیر دست او کار می کرده. وقتی این آقا ترفیع می گیرد و به جای بهتری می رود باز این پست سالها خالی می ماند چون فقط همین زنَ مناسب آن بوده. وقتی کارهای مهاجرتش به کانادا درست می شود و مرخصی می گیرد به فاصله دو هفته آن پست را به یک مرد کم تجربه تر می دهند.
 می گفت با این که مرخصی گرفته ام ولی بعید است برگردم.

1 comment:

  1. salam, fekr mikonam faramoosh kardam begam.. man kheili az matlabe ghablitoon khosham oomad va be in matlabetoon link dadam va einan ham ba link gozashtam too weblogam. ishalla ke razi bashin.
    webloge ghablim ke matlabe shoma tooshe:
    goldenmind.persianblog.ir
    dar zemn adresse jadidam hast :
    goldeneverstand.wordpress.com

    ReplyDelete