از بحث های احساسی و هیجانی حکم قصاص مجید توسط آمنه که بگذریم بحث های مهم دیگری هم در این مورد مطرح است که باید به آن توجه کرد. در این مورد قوه قضاییه مردسالار ایران در اثر پافشاری این زن و خستگی ناپذیری اش ، به خواسته اش تن داده و حکمی را که طبق قانون، حق این زن است صادر کرده؛
حکومتی که ادعا می کند قصاص حکمی بسیار خوب و انسانی است و در مجامع بین المللی از آن دفاع می کند، ولی برای تبعات سیاسی اش ، این زن را شش سال اسیر و در دادگاه ها سرگردان کرده است.
این سوال پیش می آید که اگر چشم در برابر چشم حکم قران است پس چرا اینقدر دیر حکم دادند و اگر نیست چرا قصاص از قانون حذف نمی شود؟ چرا به صورت گزینشی اجرا می شود؟
کار آمنه هم مبارزه سیاسی بوده، هم مبارزه فمینیستی. هم سیاست یک بام و دوهوای جمهوری اسلامی را به چالش کشیده، هم با دیدگاه مردسالار و تبعیض آمیز علیه زنان مبارزه کرده.سالهاست زنان زیادی قربانی اسیدپاشی می شوند و اسیدپاشی کاملن "خشونتی جنسیتی" است، یعنی علیه زنان است و حاوی دید مردسالار درباره این که مهم ترین ویژگی زن، زیبایی ظاهری اوست و با از بین بردن این سرمایه، تمام زندگی زن را می شود نابود کرد و بدین ترتیب غرور شکسته مرد التیام می یابد
روند صعودی اسیدپاشی کاملن محرز است ولی حکومت ایران هنوز هیچ قانون قدرتمندی درباره آن وضع نکرده و هیچ اقدامی برای شناسایی عوامل یا فرهنگ سازی و طرح مساله در رسانه ها انجام نداده است و به نظر نمی رسد قصدی هم برای این کار داشته باشد. می توانم تصور کنم قضات دادگاه های اسیدپاشی با این ذهنیت از دادن حکم قصاص خودداری کرده اند که فکر می کنند دخترهای این زمانه تحصیل کرده شده اند و دانشگاه رفته و زیر بار ازدواج نمی روند و پسرهای بیچاره را هم تحریک می کنند (عکس های چهره زیبا و آرایش کرده آمنه را هم شاهد می گیرند) ؛ دخترها پررو و پرتوقع شده اند و پسرهای بی گناه، وادار به این گونه کارها می شوند.
ولی این زن با مبارزه خود توانسته برای اولین بار این حکم را از دادگاه بگیرد ؛ زنان قربانی اسیدپاشی، پیش از آمنه نتوانسته بودند این کار را انجام دهند و ناچار به گذشت شده بودند(احتمالن با دریافت دیه که واقعن مبلغی ناچیز است). حرف آمنه درست است که بعد از اجرا نشدن حکم (که دو سال طول کشیده است) خیال این گونه مردها راحت شد که این حکم حتا اگر صادر هم بشود هیچ گاه اجرا نخواهد شد، حالا مردان بیشتری و با خیال راحت تری به این تهدید فکر یا عمل می کنند.مجید صراحتن به آمنه گفته که حالا می بینی که این حکم اجرا نخواهد شد و این تویی که برای همیشه بدبخت شدی و من بعد از مدتی از زندان بیرون می آیم.
پدرش هم گفته حقت بود چرا به پسر من جواب رد دادی. این یعنی دوجانبه قربانی شدن زن.
صرفنظر از این که امیدوارم با کمک مالی قابل توجهی ، آمنه از قصاص بگذرد؛ ولی پیروزی آمنه در این مبارزه جای تبریک دارد
در کل مطالب این پست بسیار موافقم.
ReplyDeleteدر یک جا گفتهاید که «روند صعودی اسیدپاشی کاملن محرز است » . تا جایی که من جستجو کردهام آمار رسمی که چه عرض کنم، آمار غیر رسمی هم در این خصوص وجود ندارد. فکر میکنم اگر آماری در این خصوص دارید، حتی اگر غیر رسمی و غیر قابل اعتماد هم باشد، لازم است منتشر شود.
خوندن اخبار و صفحه حوادث در چند سال گذشته بهترین دلیل برای زیاد شدن اسید پاشیه... نشون به اون نشون که درنوجوانی بعد دیدن اولین قربانی اسید پاشی در زندگیم تا همین امروز ترس داشتم از اسید و اینکه یک روز این بلا ممکنه سرم بیاد و همیشه دنبال کردم این خبرهای بد رو.. تا همین امروز که زنی شدم هنوز ترس دارم که نکنه این اتفاق برای بچه خودم بیوفته.... اینه امار و دلیل ما.... من دستای امنه رو میبوسم.. نها دکسی بود که نزاشت صداشو خفه کنن....
ReplyDeleteسلام
ReplyDeleteبه اميد ِ روز هاي روشن تر