کامنت وارده، مرتبط با پست قبلی، از یک آقای مخالف تبعیض جنسیتی. کاش مردها لااقل در همین حد تبعیض های جنسیتی به نفعشان را تایید کنند و در محل کار یا تحصیلشان، وقتی به طور سیستماتیک نیمی از رقبایشان از پیش حذف شده اند، سعی کنند این رانت حکومتی- عقیدتی را به گونه ای جبران کنند.
... قبول دارم که شما زن ها به هزار و یک دلیل سختی های بیشتری رو در جا هایی شبیه ایران تحمل میکنید و قبول دارم که قوانین اونجا همه یک طرفه است و به شکل رقت انگیزی جانبدارانه به سمت مرد ها است ، میدونم که زن ها به شکل روز مره آماج آزار و اذیت روحی و جسمی هستن و ... وقتی به این ها فکر میکنم دیگه هیچی نمیتونم بگم ، به عنوان یه مرد حس بدی به من دست میده چون من هم خودم رو شریک میدونم در این حق کشی گرچه این شراکت ناخواسته است ، هیچ وقت نخواستم چه وقتی که در ایران بودم چه الان از قوانین مرد سالار به نفع خودم بهره برداری کنم ولی باز میدونم که این نخواستن من دلیل نمیشه که بهره نبرده باشم ، چه بسا در دانشگاه یا زمان استخدام از رانت مرد بودن به شکل خود کار استفاده کرده باشم حتا اگر خودم خبر نداشته باشم ، وقتی که من در محل کارم در ایران در طول ۱۳ سال بیش از ۱۰-۱۲ بار سفر خارجی و ماموریت رفتم در حالی که خانم همکارم با حسرت به من نگاه میکرد داشتم از رانت و مزیت جنسیتم استفاده میکردم . نه که خودم استفاده کنم در حقیقت سیستم به شکل خود کار من رو بهره مند میکرد و خب منم بهره مند میشدم . الان وقتی صحبت های اینجوری پیش میاد کمی پیش میرم توی صحبت یه حرفایی میزنم ولی بعد که فکر میکنم و خودم رو شریک این ظلم سیستماتیک میبینم منصرف میشم . میبینم گاهی دوستان جوش میارن و صلب و آمیخته باتعصب نگاه میکنن ، سعی میکنم توضیح بدم که با تعصب مشکل دارم و اینکه یه طرز فکری رو بی نقص بدونی ولی میبینم هم من به خاطر جنسیتم نا خواسته در لشگر متخاصم قرار دارم از دیدگاه اون و هم سمت مقابلم به باز به خاطر جنسیتش از بس که سختی و فشار دیده گوش نمیکنه من چی میگم . اینجوری میشه که نمی تونم ادامه بدم و فقط میگم متاسفم برای این رنجی که میبرید و شرمنده ام که من هم نا خواسته شریک بوده ام در این ستم به خاطر جنسیتم ، و اضافه میکنم که سعی میکنم دست کم همیشه یادم باشه و بمونه که نا برابری جنسیتی پدیده درد ناکی است و تا میتونم ازش دوری میکنم
به این دوست عزیز:
ReplyDeleteالبته می شه فقط شرمنده نبود (هر چند ناراحتی داره). می شه تا حد ممکن آگاهی داد شاید بشه یک رفتار (حتی فقط یکی) رو اصلاح کرد. می شه هر مردی که اینو می فهمه تلاش کنه خودش رو (حد اقل ) مجاب کنه که رفتاری نداشته باشه که به این تبعیض دامن بزنه. این هم خیلی اثر داره
من به عنوان یک زن که به دلیل نوع کار و تحصیلاتم معمولا تنها زن توی مجموع همکارانم بودم همیشه سعی کردم در مقابل این تبعیضهای جنسیتی بایستم. هدفم همیشه این بوده که به مجموعه ای که توی اون مشغول کار هستم نشون بدم که خیلی جاها اگه فقط مزایای رقابتی یک فرد مد نظر باشه من با قدرت انتخاب خواهم شد. نکته ولی اینجاست که به عنوان یک زن همیشه باید مراقب حسادت ورزیها و تنگ نظریها بود. در ایران نه تنها زن تحت تبعیض جنسیتی قرار داره که حتی وقتی سعی می کنه از فرصتها به نفع خودش استفاده کنه به ولنگاری و بی بندو باری (با الفاظ بسیار رکیک تر از این) متهم میشه . اونم توسط همین مردهایی که همیشه جامعه به نفع اونها حرکت کرده. من بعداز 5 سال سرسختی و مبارزه برای تثبیت موقعیت خودم به عنوان یک زن که در کارش متخصصه و در عین حال اگر سفر خارجی میره به معنی فاحشگی اش نیست بالاخره بریدم. بریدم و ایران رو ترک کردم!!
ReplyDeleteدوست عزیز ممنون که تجربه خودت را نوشتی. تک تک ما زنها در جاهای مختلف داریم با این تبعیض ها دست و پنجه نرم می کنیم و گفتن و نوشتن از این تجربه ها هم کمک می کنه که همدیگر را حمایت کنیم هم چشم مردان واقعن برابری خواه را بازتر می کنه تا بلکه اونا هم به این نابرابری رقابت اگاه بشوند و زنها را حمایت کنند. گاهی می شنویم که "من هیچ فرقی بین کارمند زن و مردم نمی گذارم" و این را باعث افتخار می دانند در حالی که حتا اگر به فرض بتواند این برابری را رعایت کند در موارد دیگر و به خصوص جایی که پی قانون وسط باشد زنها به مراتب به عقب زده می شوند و اگر کارفرمایی واقعن بخواهد عادلانه برخورد کند باید تبعیض مثبت به نفع زنها قائل شود، همان راهکاری که کشورهای غربی سالهاست به آن رسیده اند و باعث متوازن تر شدن شرایط برای زنها شده است.
ReplyDeleteوقتی نیستیدچه کسی باید مبارزه با دشمن را ادامه دهد؟
ReplyDeleteتکثیر هر فرد یعنی تبدیل یک رودخانه به 120 رودخانه
بند 13. از منشور دفاعی اِل یاسین (بیانیه 19)
(بيانيۀ 19 منصورورن شامل موثرترين، قويترين و كاراترين سبك ها و روش هاي مبارزۀ نرم و ضد جنگ رواني مي باشد)
خودتان را تكثير كنيد. طبق قراري كه زمستان سال 1385 اكثر مسئولين ال ياسين با خود استاد (ايليا «ميم») داشتند، قرار شد هر مسئول و مدرسي خود را در افراد آماده تكثير كند (قاعدۀ تكثير مديران)در اين مقطع بطور جدي تري بايد به اين قول و قرار عمل كرد. به جاي اينكه صرفاً مسائل را حل كنيد، روش هاي حل آن مسائل را به افراد آماده آموزش دهيد. تكثير هر مسئول و مدرس مي بايست طبق الگوها و فرمول هاي تكثير صورت گيرد. از طريق دفترچه تكثير، همراهي حضوري، ماكت و تجربۀ مستقيم.هر مدير و مدرسي می بایست مبدل به حداقل 12 و حداکثر 120 مدير و مدرس شود تا اگر خودش دچار مشکل شد، فرد دیگری جای او را بگیرد و از طرف دیگر بطور همزمان بتواند حداقل 12 محور را راهبرد و مديريت کند.
در وب لاگ « آمین از نور می گوید» http://noreamin.mihanblog.com بخوانید
آيا مي دانيد كسانيكه با امواج جهاني هماهنگ شدند ، بر دشمن غلبه كردند؟
ReplyDeleteچگونه مي توانيم از امواجِ موثر و بروز جهاني استفاده كنيم وفریاد آزادي و عدالت خواهيمان را به جهانيان اعلام كنيم؟
بند 14 از منشور دفاعی اِل یاسین (بیانیه 19)
(بيانيۀ 19 شامل موثرترين، قويترين و كاراترين سبك ها و روش هاي مبارزۀ نرم و ضد جنگ رواني مي باشد)
جهاني سازي: خود را در پيوند با امواج جهاني و جهاني شدن بشناسانيد. بنابراين ضروري است ال ياسين و ايليا را به تناسب امواج فعال جهاني معرفي و تبيين كنيم. بايد به زبان جهاني و به شيوۀ هماهنگ با شرايط موجود سخن بگوييم و عمل كنيم. لازم است نقش خود را در ارتباط با وقايع و روندهاي فعال جهاني، بصورت راهبردي تعريف كنيم. بنابر اين دفاع و ضد حمله هاي خود را با امواج جهاني و شرايط روز دنيا پيوند مي زنيم. نبايد نسبت به انواع موج هاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي بي تفاوت باشيم بلكه حداكثر برنامه ريزي و بهره گيري از اين امواج، به قصد جهاني سازي، ضروري است.
در وب لاگ « آمین از نور می گوید» http://noreamin.mihanblog.com بخوانید
سلام من يك فمينيست جوان هستم و داستان مينويسم خوشحال ميم اگر به وبلاگم سر بزنيد
ReplyDeletewww.piranha.blogfa.com